بسم الله الرحمن الرحیم


ای علی ای تجلی گاه الله

تو بودی ای علی در راه الله

من سراپا مستم و یاهو و یاهو مزنم

من نجف را آخرش یکبار جارو میزنم

بفهمی گر کنی سیر و سفر تاریخ را

که چرا شال علی بگرفت آن در میخ را

میخ در گوید حلالم کن علی

من نخواستم که شوم خونین زهرایت ولی

او جوانمرد است با نامرد ندارد کار و بار

لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار

در ره اش خونم حلال مرتضی ست

سرمشقم خون سینه حضرت زهراست

تو خدا نیستی و اگر بگویم کافرم

اما قبله ام کج شد بسوی تو حرم

عشق منی مولای منی شاه منی

راز منی ماه منی تو مظهر الله منی

هر که از عشق تو نعره هو نزد نیست با علی

آدمم میگویمت من تو را سگم هو یا علی