بسم الله الرحمن الرحیم.

شبه ای که بر شیعیان از طرف وهابی های کثیف و ملعون این است که عزاداری برای سید و سالاز شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) بدعت است (نعوذ بالله)

ای شیعیان اگر کسی بگوید چرا برای آن حضرت عزاداری برپا میکنید چه میگویید ؟


امیرالمومنین علیه السلام فرمودند:
خدای متعال به زمین توجهی فرمود و از آن میان ما را برگزید، و برای ما شیعیانی انتخاب کرد که ما را یاری کنند، و به شادی ما شاد و به حزن و اندوه ما اندوهناک شوند، مال و جان خویش را برای ما بذل نمایند، آنها از ما هستند و سرانجام نزد ما آیند.

خصال 635 ، تاویل الایات 641 ، بحار 10/114


امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند:
رحمت خدا بر کسانی که از روی مهربانی بر امام حسین اشک ریزان هستند و دشمنان اهلبیت را لعن نموده و بغض و کینه دشمنان سر تا پای وجودشان را فرا گرفته است.

تفسیر منسوب به امام حسن عسکری 349 بحار الانوار 8/311


مسلم گچکار نقل شده که گفت: ابن زیاد مرا خواست تا دار الاماره کوفه را تعمیر نمایم. در آن حینى که من درها را گچکارى میکردم ناگاه شنیدم فریادهائى از اطراف کوفه بلند شد. من متوجه خادم خود شدم و گفتم: چه شده که کوفه دچار ضجه گردیده است!؟
گفت: الساعه سر یکى از خارجى ‏ها را که بر یزید خروج کرده است آورده‏اند.
گفتم: آن خارجى کیست!؟ گفت: حسین بن على علیهما السلام است. من صبر کردم تا خادم خارج شد و آنچنان طپانچه بصورت خود زدم که ترسیدم چشمم نابود شود،
سپس گچها را از دست خود شستم و از پشت قصر فرود آمدم و وارد کوفه شدم.
در آن حینى که من ایستاده بودم و مردم در انتظار ورود اسیران و سر شهیدان بودند ناگاه دیدم تعداد چهل هودج بر پشت چهل شتر نصب شده که زنان و دختران فاطمه زهراء در میان آنها جاى دارند. ناگاه حضرت على بن الحسین علیه السلام را دیدم که سوار بر شتر عریان و خون از رگهاى گردنش روان بود و آن بزرگوار در حالى که گریان بود اشعارى را میفرمود که مطلع آنها این بود:

اى امت بد رفتار خدا شما را از باران رحمت خود سیراب نکند
اى امتى که احترام جد ما را در باره ما مراعات نکردید

سپس ام کلثوم سر خود را از محمل خارج کرد و به اهل کوفه گفت: اى اهل کوفه! آرام باشید. مردان شما ما را میکشند و زنان شما براى ما گریه میکنند!؟ خدا در روز قیامت بین ما و شما داورى خواهد کرد. در آن حینى که آن بانو آنان را مخاطب قرار داده بود ناگاه صداى ضجه بلند شد و سر شهیدان را که سر امام حسین در جلو آنان بود آوردند.

و هو رأس زهرى قمرى اشبه الخلق برسول اللَّه.

یعنى سرى بود نورانى، نظیر ماه، شبیهترین مردم بود برسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله محاسن شریف امام حسین نظیر شبه مشکى و رنگ خضاب از آن رفته بود. صورت آن حضرت مثل ماه تابان و گرد بود. نیزه سر و محاسن آن امام مظلوم را بطرف راست و چپ حرکت میداد. هنگامى که زینب علیها السلام متوجه سر مبارک امام حسین شد.

فنطحت جبینها بمقدم المحمل

یعنى پیشانى خود را بنحوى بجلو محمل زد که دیدم خون از زیر مقنعه آن بانو خارج شد. سپس با یک قطعه پارچه به سر امام حسین اشاره کرد و اشعارى را خواند که مطلع آنها این است:

اى ماه شب اول، اکنون که بسر حد کمال رسید
خسوف او را بناگهانى ربود و غروب او را ظاهر نمود...

زندگانى حضرت امام حسین علیه السلام ( ترجمه [جلد 45 بحار الأنوار) ؛ ؛ ص146 مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى - نجفی، محمد جواد، زندگانى حضرت امام حسین علیه السلام ( ترجمه [جلد 45 بحار الأنوار)، 1جلد، اسلامیه - تهران، چاپ: سوم، 1364 ش.


امام صادق علیه السلام فرمودند:
هر آینه چاک زدند گریبان ها را و لطمه زدند صورت ها را زنان فاطمیات بر حسین بن علی و بر مانند آن بزرگوار لطمه زده می شود بر صورت ها و چاک زده می شود گریبان ها.

کتاب تهذیب، ج 8، ص 325؛ بحار، ج 82، ص 106؛ عوالی الالی، ج 3، ص 409


حسن بن ظریف بن ناصح از پدرش از حسین بن یزید از عمر بن علی بن الحسین نقل می کند: « وقتی حسین بن علی علیه السلام کشته شد ، زنان بنی هاشم جامه ها وعباهای سیاه به تن کردند و از سرما و گرما شکایتی ننمودند و دراین حال علی بن حسین علیه السلام برای مراسم عزاداری آنان غذا آماده می کرد.

شیخ حرعاملی درکتاب وسائل الشیعه ج2ص357


از داود رقّى وى مى‏گوید: شیعه از حضرت ابى عبد اللَّه علیه السّلام راجع به پوشیدن لباس سیاه سؤال مى‏کردند و دیدیم آن جناب را که نشسته بودند در حالى که جبّه‏اى سیاه به تن و عرق چینى سیاه به سر و موزه‏اى سیاه که در داخلش پنبه سیاه بود به پا داشتند، راوى مى‏گوید: سپس حضرت قسمتى از موزه را شکافت و فرمود پنبه‏اى که داخل آن است سیاه مى‏باشد و از آن قسمت شکافته شده مقدارى پنبه سیاه بیرون آورد و پس از آن فرمود: دل و قلب خود را [با قبول ولایت ما] سفید نما و هر چه خواستى بپوش..

وسائل الشیعه ج 4 باب 19 حدیث 546