تا جان به تن بُوَد سگ درگاه دلبریم / دیوانه حسـین و اباالفضــل حیدریم

آیه ای که که میتوان به آن استناد کرد :

آیه 10 سوره کهف و داستان سگ اصحاب کهف است.
( وَ کَلبُهُم باسِطٌ ذِراعَیهِ بِالوصید )



روایتی که در این باب میتوان استناد کرد:

حضرت امیرالمؤمنین علیه السـلام می فرمایند:
( طوبی لمن کان عیشه کعیش الکلب ففیه عشرة خصال فینبغی ان یکون کلها فی المؤمن )
خوشا به حال کسی که زندگیش مثل زندگی سگ باشد!!! در سگ ده خصلت پسندیده است که مؤمن به داشتن آن سزاوارتر است.

1- سگ در میان مردمان ، قدر و قیمتی ندارد که این حال «مساکین» است. 2- سگ مال و مِلکی ندارد که این صفت «مجردین» و فرشتگان است.
3- سگ خانه و لانه ای مشخص و معینی ندارد و هر جا که رود همان جا را خوابگاه خود سازد و همه زمین بساط اوست که این از نشانه های «متوکلین» است.
4- اغلب اوقات گرسنه است و این عادت «صالحین» است.
5- سگ اگر صد ضربه تازیانه از صاحب خودش بخورد، در خانه او را رها نمی کند و این صفت «مریدین» است.
6- شبها به جز اندکی نمی آرامد و این از صفت های «محبین» و دوستداران است.
7- سگ هرگاه رانده شود و ستم ببیند چون او را بخوانند بدون دلگیری بر می گردد و این از علامت های «خاشعین» و فروتنان است.
8- به هر خوراک که صاحبش به او می دهد و راضی است و این حال «قانعین» است.
9- بیشتر لب فروبسته و خاموش است و این از علامت های «خائفین» است.10- وقتی می میرد ارثی از او باقی نمی ماند و این حال «زاهدین» است.

ثمین و ماء مَعین: ص 457 ؛ از کتاب لئالی الاخبار:ج 5 ص387- 388 ؛ تحریر المواعظ العددیة، ص: 552


سیره بزرگان و مشاهیر و علمای شیعه نیز دلالت بر صحت این مطلب دارد:

برخی از بزرگانی که وصیت کرده اند بر روی قبرشان آیه « و کلبهم باسط ذراعیه بالوصید » نوشته شود:
1- مرحوم ابن الحجاج: این شاعر عظیم القدر و مورد عنایت اهلبیت علیهم السلام وصیت کردند در حرم امامین کاظمین علیهم السلام دفن شده و بر روی سنگ قبرش این آیه مبارک حک شود.
2- مرحوم خواجه نصیر طوسی: این عالم بزرگوار و جلیل القدر در خصوص محل دفن و سنگ قبر خود وصیت کردند که این آیه شریف بر سنگ قبرشان حک شود.
3- علامه کجوری صاحب خصائص الفاطمیه: این عالم عظیم الشأن در کتاب خصائص الفاطمیه در این رابطه مطالبی خواندنی دارند:

و الحمدلله تعالی أنّی أحمل برهان محبتی بین جنبی و أنا باسط ذراعی علی تراب أعتابهم کالکلب الحارس.
و شهدالله أن لسانی لهج و سیهلج دائما لیعرض بین یدی شفیعة یوم الجزاء مضمون البیت التالی:

من نیستم سگی که روم ز آستان تو / مرگم ز آستان تو سازد مگر جدا

بل هناک فی خاطری بیت آخر یقرب من مضمون هذا البیت:

روم به جلد پاسبان که گاه به گاهی / مگر به مغلطه یابم بر آستان تو راهی

فاز کلب بحب أصحاب کهف / کیف یشقی بحب بنت النبی
( خصائص الفاطمیه شیخ محمد باقر کجوری ج 1 ص 44 و 45 )


شیخ عباس قمی رحمة الله علیه صاحب کتاب « مفاتیح الجنان »، در مفاتیح در آداب زیارت اشعاری را ذکر کرده که شایسته است در آن حال زائر بخواند که یکی از آنها شعر زیر می باشد:

شاها چه ترا سگی بیاید / گر من بُوَم آن سگ تو شاید
هستم سگکی ز حبس جسته / بر شاخ گل هوات بسته
خود را بخودی کشیده از جُل / پیش تو کشیده از سر ذُلّ
افکن نظری بر این سگ خویش / سنگم مزن و مرانم از خویش


مرحوم کمپانی در دیوان اشعار خود با نام « دیوان کمپانی » نیز اشعاری در این باب آورده اند:

تو قدر و قیمت سگ را ز من چه پرسی؟ / سگ محله لیلی حکایتی دارد
سگی که معبر او پیچ کوچه لیلی است / فقط بخاطر لیلی است قیمتی دارد