پیامبر خدا(ص)

سیما و چهره پر اُبهّت وجذّاب داشتند ، صورت مبارکشان چنان ماه شب چهارده درخشان ورنگ چهره شریفش سپیدمایل به سرخی بود، درتعابیری هم داردکه: «چهره اش سپید،اما نمکین بود.»

چهره مبارکش گردبود ؛ برلب پائین وگونه راست حضرت خالی سیاهی نقش بسته بود . طبق روایات حضرت بانمک تر از حضرت یوسف (ع)بود.

پیشانی حضرت(ص) درخشان بود که توجه دیگران را جلب می کرد ،درروایات آن را چنین توصیف کرده است:« پیشانی اش بلند ، وکمی به جلو متمایل بود چون چراغی درخشان توجّه همگان را جلب می نمود.

موهای پیامبر: درمورد موها ی سر مبارک حضرت می فر ماید که: موی سرحضرت(ص) نه حالت دار بود ونه لخت وافتاده ، موهایش تا نرمه گوش می رسید )،چون شانه می شد، بسان دانه های شن(ازهم جدا)بود ؛ اُم هانی می گوید: «دیدم پیامبر(ص) موهای خودرا به صورت چهار گیسو بافته بود

براساس روایات محاسن مبارکش پر پشت وپرمو بود.شاربش بلند نبود ولی پرپشت بود.تعداد موی سفید در سر مبارک ومحاسن شریف آن حضرت نمودارگردیده بودکه به علت خضاب،سبزه به نظر می آمد ؛ انس بن مالک می گوید:در همه سر وصورت رسول خدا(ص)فقط چهارده تار موی سفید وجود داشت .

ابروان پیامبر(ص): ابروان آن حضرت(ص) که مانند سایراندامهای مبارکش زیبای خاصی به حضرت بخشیده بود. در روایت چنین آمده است که، ابروانی پیامبر(ص) به هم پیوسته،باریک وکشیده بودند.

مژّگان پیامبر(ص): مژگان بلند وانبوه یکی از جلوهای زیبای انسان است که خداوند متعال به بند گانش عطا می کند؛طبق روایت: پیامبراعظم(ص)دارایی مُژّه های بلند وانبوهی بود.

چشمان پیامبر(ص): پیامبر خاتم(ص) چشمانش بزرگ وسیاه بود ؛حدقه چشمانش نیز سیاه بود؛ (چه بسا به خاطر شب زنده داری)قر مزی کمی در سفیدی چشمانش، دیده می شد

گونه های پیامبر (ص): رسول خدا(ص)دارایی گونه های بر جسته بود ؛گونه های آن حضرت نه کم گوشت ونه پر گوشت، بلکه معمولی بودند

بینی پیامبر(ص): پیامبر خدا(ص)دارایی بینی متناسب وزیبای بود که درروایتی آمده است: بینی رسول خدا(ص)باریک وکشیده بود ؛ سوراخ بینی شان تنگ نبودند

دهان پیامبر(ص): دهن مبارک پیا مبر مانند سایر اندام وسیما ی حضرت ،از زیبای خاصی برخوردار بود بگونه ای که می فرماید :خاتم پیامبران حضرت محمد(ص)دارای دهانی فراخ امّا متناسب بود ند

چانه پیامبر(ص): چانه پیامبر (ص)به تناسب قد وقامتش بود، نه کوتاه بودونه بلند.طبق روایت پیامبرخدا(ص)دارای چانه ای کوتاه و متناسب بودند

دندان های پیامبر(ص): دندان های پیامبر (ص)از هم جداوسفید بودند(مفلج الاسنان) در هنگام لبخند، دندان های مبارک شان چون دانه های تگرگ جلوه کرده و نمودار می شد وخیلی زود سپیدی دندانهایشان مانند برقی در زیر لبانش پنهان می شد .

گردن پیامبر(ص): پیامبر اعظم (ص) گردن بسان نقره داشته است :«کأنَ عُنُقهُ جیدُ دُمیه فی صفاء الفضَّة » گردن آن حضرت در زیبایی چون نقره سفید بود؛ «کأنّ (ص) من احسنِ عبادالله عُنَقاً لاینسبُ الی الطول و لا الی القصر » گردن رسول خدا(ص) از همه زیبا تر بودو نه خیلی بلند بود و نه خیلی کوتاه.

اندام پیامبر(ص): براساس روایات ، پیامبر(ص) اعضا و اندام معتدل داشت ، شکم آن حضرت با سینه اش مساوی بود ؛ اعضاء و جوارحش سخت و محکم بود ،نه دراز قد بود ونه کوتاه ، ازنظر اندام انسانی معتدل بود، در اواخر عمر اندکی چاق شد، امّا از نظر گوشت بدن ،چنان محکم و قوی بود که براساس روایات گویی پیری در او اثر نکرده است

شانه پیامبر(ص): شا نه پیامبر خدا (ص) که نماینگرتوانای وقدرت جسمی حضرت بود، طبق احادیث چنین تبین شده است که: حضرت چهار شانه بود و شانه های پهنی داشت
سینه پیامبر(ص): سینه سترگ ومبارک ایشان براساس روایات بدین گونه شرح داده شده است که: رسول خدا (ص) دارای سینه پهنی بود ، شکم و سینه شان مو نداشت ؛از وسط سینه تا ناف خط باریکی از مو وجود داشت

دستان مبارک پیامبر (ص): کف دست مبارکش فراخ و همچون کف دست عطاران خوشبو و معطر، همچنین کلفت ومحکم بود؛ مچهای دستانشان پهن و ساعد های کشیده داشت. ؛ ساعدش مو نداشت ؛ هنگامی به چیزی اشاره می کرد با دست اشاره می کرد نه با چشم و ابرو

پاهای پیامبر(ص): پاهای پیامبر(ص) استخوان های قلمی داشت وپایش کشیده بود ، ساق های پای شریفش در حد واندازه وکم گوشت بود ؛ استخوان مفاصلش درشت وهنگام حرکت کاملاً در اختیارش بود




شمایل حضرت علی علیه السلام
علی دارای شکمی نیکو و کامل وسینه ای بسیار فراخ بود ، ساعد دستش عضلانی بوده و در قسمت مفاصل نازک شده و شکیل بود و ساق پایش عضلانی بوده و در قسمت مفاصل نازک شده و شکیل بود و قد مبارکش از فرد میان قامت مقداری بلند قد تر بود و کتفهایی قوی و عضلانی داشت و محاسنی پرپشت و بلند داشت

حمد بن حبیب بغدادی صاحب کتاب « المحبر الکبیر» علی علیه السلام را این گونه توصیف می کند : علی چهره ای گندمگون و صورتی زیبا داشت و از استخوان بندی درشتی برخوردار بود و سایر اندام او متناسب و موزون ( خوش اندام ) بود .

عز الدین الرسعنی در مورد حضرت می گوید

او فردی چهار شانه ( نه بلند قد و نه کوتاه قد ( میان قامت) بود ، چشمانی مشکی و درشت داشت ، صورتش مانند ماه شب چهارده زیبا بود ، از اندامی نیکو برخوردار بود ، دارای شکمی نیکو و کامل وسینه ای بسیار فراخ بود ، انگشتان درشتی داشت گردنى نرم و نازک داشت که مانند جامی نقره ای بود ، جلوی سرش کم مو و محاسنش پر پشت بود ، استخوانهای سر شانه هایش مانند استخوان سر شانه شیر (غران) و آماده شکار بود ، دستانش آنقدر عضلانی بود که بازوان و ساعد دستش از هم تشخیص داده نمی شد و عضلات بازو و ساعدش در هم پیچیده بود ، ، با هر کس دست و پنجه نرم مى کرد او را به خاک مى افکند ، ساعد و دستانى درشت داشت هنگام رفتن به میدان جنگ مى دوید ، دلى استوار و نیرومند داشت دلیر بود و در برابر حریفان پیروز .




از انس بن مالک سوال شد حسن بن علی(علیهما السلام) چه شمایلی داشت؟

او گفت کسی از مردمان شبیه‏تر از حسن بن علی (ع) به پیامبر نبود. دارای رخساره‏ای سفیده آمیخته به اندکی سرخی، «گلگون چهره» دارای چشمانی سیاه و گونه‏های پهن، محاسن انبوه و پرمو، گردنش مانند نقره فام بود، دارای مفصل‏های بزرگ و بین دو کتف او فاصله بود، قامتش نه بلند و نه کوتاه، صورت مانند ماه درخشان بود، محاسن را به رنگ سیاه خضاب می‏کرد، موهایش مجعد، بدنش متناسب و ملیح بود. واصل بن عطا گفته است: در حسن بن علی (ع) سیمای پیامبران، و درخشندگی پادشاهان نمایان بود.





شمایل امام حسین علیه السلام
در بیش‌تر منابع حدیثی و تاریخی و رجالیِ کهن از شباهت حسین ‌بن علی به پیامبر اکرم سخن گفته شده و در یک روایت، امام حسین شبیه‌ترین فرد به پیامبر وصف شده است. بنابر روایتی دیگر ازامام علی، آن حضرت فرزندش حسین را شبیه‌ترین فرد به خود از نظر خُلق و خو و رفتار، دانسته است

امام حسین علیه السلام سپید چهره بودند و گاه عمامه ای از خز و گاه عمامه ای سیاه بر سر میگذاشتند. موی سر و محاسن خود را خضاب مینمودند. نقش انگشتری ایشان یکی لا اله الا الله و دیگری ان الله بالغ امره بود.




وکان العباس رجلاً وسیماً جمیلاً، یرکب الفرس المطهم ورجلاه تخطان فی الأرض؛ وکان یقال له: قمر بنی هاشم. وکان لواء الحسین بن علی معه یوم قتل.

در بین بنی هاشم عباس جوان خوش سیما و خوش چهره ای بود، وقتی حضرت سوار اسب درشت هیکل سوار می شد پاهای حضرت بر زمین کشیده می شد، و به او می گفتند قمر بنی هاشم.

مقاتل الطالبیین، أبو الفرج الأصبهانی، کتاب الحسین- باب العباس بن علی بن أبی طالب، ج 1، ص 23

و صاحب «تنقیح المقال » در مورد آن حضرت می گوید: «وکان شجاعاً فارساً وسیماً جسیماً یرکب الفرس المطهّم و رجلاه تخطان الارض

آن حضرت ، شجاع ، اسب سوار،خوش سیما، تنومند بود، درحالی که براسب سوار می شد پاهایش برزمین کشیده می شد..»



شمایل ظاهری امام سجاد علیه اسلام

در مورد شمایل آن حضرت مطلبی نیافتم اما خصوصیا ت بارز آن امام همام را اینگونه بیان کرده اند.

امام سجاد دارای صفات نیکو و پسندیده ای بودند که شامل حلم، صبر، رافت، رحمت، عبادت، شجاعت ، سیاست، تواضع، فصاحت و بلاغت، جهاد، عفو و وفاداری میباشد.

در اینجا به اشعار فرزدق در توصیف آن حضرت اشاره میکنم.

در تاریخ ضبط است که هشام بن عبدالملک به حج آمده بود و کثرت جمعیت مانع شدکه حجر الاسود را استلام کند. پس در گوشه ای برای او فرشی انداخته و نشسته بود که امام سجاد وارد طواف شد و وقتی به حجر الاسود رسید، مردم کنار رفتند و حضرت مکرّر استلام نمود. هشام فوق العاده ناراحت شد. یکی از اطرافیان پرسید: این مرد کیست که مردم چنین به او احترام دارند؟ هشام تجاهل کرد و گفت نمی دانم. فرزدق آنجا بود، فی البداهة قصیدة مفصلی دربارة امام سجاد سرود. ما چند بیت از آن قصیده را می آوریم: تمام قصیده در مناقب ابن شهر آشوب موجود است:

هذا الذی تعرف البطحاء وطاته

والبیت یعرفه والحل والحرم

ما قال لاقط الا فی تشهده

لولا التشهد کانت لانه نعم

یغضی حیاء ویغضی من مهابته

فما یکلم الا حین یبتسم

من معشر حبهم دین وبغضهم

کفر وقربهم منجی ومقتصم

مقدم بعد ذکر الله ذکرهم

فی کل فرض ومختوم به الکلم

این مردی است که حجاز، خانة خدا، حل، حرم او را می‌شناسند.
نه، در کلامش نیست ـ حاجت سائل را همیشه برآورده می کند جز در تشهد ـ که لا اله الا الله می گوید. و اگر تشهد در نماز نبود، نه او، همیشه آری بود: هنگام برخورد با مردمان چشمها را فرو می بندد برای آنکه حیا دارد، و دیگران چشم فرو می بندد به جهت ابهتی که او دارد. و سخن با او نمی گویند مگر که آن بزرگوار تبسّم کند. روز قیامت حب آنها دین است و بغض آنها کفر است و قرب و نزدیکی به آنان پناه و نجات انسانها است. در نمازها یاد آنها و اسم آنها مقدم بر هر چیزی است بعد از اسم خدای متعال. و نمازها به اسم آنان تمام می شود ـ یعنی در نماز بعد از اسم خدا در اقامه، اسم اهل بیت است و آخر مطلب که در تشهد آخر گفته می شود باز اسم اهل بیت است. گفته شده که فرزدق به این اشعار آمرزیده شده است و به گفتة جامی اگر اهل عالم به این اشعار آمرزیده شوند جا دارد.





شمایل ظاهری امام باقر علیه اسلام

ابن شهر آشوب در مناقب می‌نویسد: امام باقر ـ علیه السّلام ـ میانه بالا و چهارشانه بود. چهره‌ای نورانی و مویی مجعد و سیمایی گندمگون داشت، خال سیاهی بر روی گونه و خال سرخی بربدنش دیده می‌شد، میان باریک و صدایش خوش آهنگ بود. برخی آن حضرت را چاق میدانند البته به معنی قوی هیکل و نیرومند که با همان حالت در مزرعه کشاورزی میکردند.
آن حضرت هرگاه می‌خندید، می‌فرمود: اللهم لا تمقتنی یعنی خداوندا بر من خشم مگیر




شمایل ظاهری امام صادق علیه السلام

در برخی از منابع آمده است که امام صادق علیه اسلام ظاهری زیبا داشتند. همچنین مشهور است که حضرت صادق (ع) بلند قد بوده، چشمانی آبی و پوستی سفید و موهای مجعد داشتند.


منبع:
http://www.askdin.com/thread44511.html